انگیزه چیزی است که باعث میشود ما کاری را انجام دهیم.
بدون انگیزه، ما در شروع پروژههای مهم شکست میخوریم، خیلی زود تسلیم می شویم و کارهایی که به آسانی باید انجام شوند را به تعویق می اندازیم.
اینطور به ما گفته شده است که کمبود انگیزه دلیلی است که باعث میشود هر ساله ما صدها ساعت را به جای مطالعه در اینستگرام سپری کنیم، به جای تمرین کردن روی مبل لم داده و نتفلیکس تماشا کنیم و به جای تهیه وعدههای غذایی سالم، بدون ترس مواد غذایی مضر را مصرف کنیم.
برای مثال، ورزش کردن را در نظر میگیریم.
همه ما میدانیم که فعال بودن از لحاظ فیزیکی برایمان خوب میباشد، اما به شکل تعجب برانگیزی بخش بزرگی از مردم فاقد انگیزه لازم برای انجام یک کار ساده روزانه هستند.
کمتر از ۴۷% بزرگسالان ایالات متحده آمریکا به شکل منظم فعال هستند و اروپایئها کمی وضعیت بهتری دارند و ۵۴% مردم آنها منظم ورزش میکنند. در کانادا نیز اوضاع چندان بهتر نیست و تنها ۱۶% بزرگسالان به میزان استاندارد تعیین شده ملی فعالیت روزانه دارند.
اگرچه چیزهایی نظیر به وجود آمدن عادات غذایی بد، کمبود برنامههای مناسب و دیگر موارد را نیز میتوان مقصر دانست، اما حقیقت این است که اکثر مردم توانایی یا اشتیاق برای انگیزه دادن به خود در جهت تمرین کردن منظم را ندارند.
اگرچه تمام انگیزهها یکسان نیستند.
انواع انگیزههای مناسب برای رسیدن به تناسب اندام
دو نوع انگیزه وجود دارد : درونی و بیرونی.
انگیزه درونی به انجام کاری گفته میشود که میتواند عمیقا باعث رضایت فرد شود.
هنگامی که ما با انگیزه درونی کاری را انجام میدهیم به این معنی است که واقعا عاشق انجام آن کار هستیم، جدایی از اینکه دیگر مردم چه فکری در مورد ما دارند یا چه مزیت هایی از آن فعالیت قرار است به ما برسد.
اما هنگامی که ما با انگیزه بیرونی کاری را انجام میدهیم صرفا به دلیل مزیتهای انجام آن کار در آینده آن را انجام میدهیم نظیر رسیدن به هدفی، دستیابی به چیزی ارزشمند یا به نوعی اجتناب از توبیخ یا تنبیه شدن.
هنگامی که ما دارای انگیزه بیرونی باشیم، کارها را به این دلیل انجام نمیدهیم که باعث رضایت و شادی ما میشوند، بلکه تنها به این دلیل آنها را انجام میدهیم که در آینده از آنها به چیزهای بیشتری دست یابیم.
البته نمیتوان بین این دو نوع انگیزه کاملا تمایز قائل شد و هم پوشانیهای زیادی بین این دو انگیزه وجود دارد.
برخی افراد واقعا از ورزش کردن لذت میبرند، در حالی که از این حقیقت که انجام این کار باعث افزایش طول عمر، حفظ سلامتی و قوی تر شدن آنها نیز میشود رضایت دارند.
در بسیاری از موارد، مردم به واسطه دلایل خارجی یا بیرونی انگیزه لازم برای شروع تمرینات را پیدا میکنند نظیر :
جذاب تر بودن برای پارتنر احتمالی آینده
احساس راحتی بیشتر از درون بدن
فیت شدن یک لباس خاص در تن
داشتن ظاهری بهتر در عکسهای خانوادگی
کاهش سطح کلسترول، فشار خون یا دیگر نشانگرهای سلامتی
شرکت کردن موفقیت آمیز در یک نوع رویداد ورزشی
تمام این دلایل برای شروع تمرین قابل قبول هستند و میتوانند انگیزه شما را برای چندین ماه یا حتی چندین سال ابتدایی حفظ کنند.
اما مشکل این است که چنین انگیزه هایی به زودی تاثیر خود را از دست میدهند.
این مساله مخصوصا زمانی خود را نشان میدهد که شما با عدم پیشرفت در تمرینات روبرو شوید، مصدوم شوید یا به هدف خود برسید. هنگامی که رسیدن به هدف سخت تر شود یا هنگامی که به هدف خود برسید، این بازی برایتان دیگر همانند سابق مفرح نخواهد بود و آن دلیلی که در ابتدا باعث شده بود تا شما تمرینات خود را شروع کنید، اکنون دیگر تاثیر کافی را ندارد.
در واقع دلیلی که شما را به اینجا رسانده، بیش از این نمیتواند باعث پیشروی شما شود.
بنابراین، چه چیزی باعث میشود تا شما کاملا به انجام برنامه خود پایبند بمانید؟
انگیزه درونی.
تحقیقات بسیار زیادی نشان داده اند هنگامی که مردم دارای انگیزه درونی باشند بسیار بهتر میتوانند پایبند به رژیم و تمرینات خود باشند، نظیر احساسی که از یک تغذیه سالم در شما ایجاد میشود، احساس رضایت از برخاستن از خواب در صبح زود برای انجام دادن کاری مهم، حس داشتن هدفی مهم هنگام انجام ستهای سنگین پرس سینه.
احتمالا شما نیز میدانید که امروزه مردم بیشتر و بیشتر تحت تاثیر انگیزههای بیرونی هستند تا انگیزههای درونی.
اما چرا؟
چه کسی میداند، اما اگر من یک قمار باز بودم، پولم را روی بی شمار راهکارهای سریعی شرط میبستم که مدام در همه جا تبلیغ میشوند، سیل بی پایانی از عکسهای به اصطلاح بی نقص پست شده برخی افراد در شبکههای اجتمایی و یا کاهش کلی مسئولیت پذیری شخصی حاصل از فرهنگ مدرن مصرف گرایانه.
اما به هر حال، بیایید نگاهی به برخی از رایج ترین انگیزه های بیرونی ای بیاندازیم که باعث میشود مردم به باشگاه بروند و ببینیم که چطور میشود با اندکی تغییر در آنها کاری کنیم که ماندگاری ما در باشگاه طولانی شود.
چگونه به روش صحیحی در خود انگیزه ایجاد کنیم
مردم اغلب برای رسیدن به تناسب اندام دلایل شفافی دارند.
این دلایل ممکن است به سادگی خواستن مقداری کاهش وزن یا داشتن ظاهر یا احساسی بهتر باشد.
اما بسیاری از مردم به دلایل کم اهمیت تری به فیتنس علاقمند میشوند نظیر تحت تاثیر قرار دادن برخی افراد یا داشتن حسی بهتر از آنها، دریافت لایک بیشتر در اینستگرام و از این دست دلایل.
در ادامه مقاله خواهید خواند که چگونه این دست از انگیزهها روی موفقیت دراز مدت شما اثر گذار خواهند بود و چگونه شما میتوانید انواع بهتری از انگیزه را پیدا کنید.
انگیزه ۱ : میخواهم وزن کم کنم
کاهش وزن احتمالا رایج ترین انگیزه ای است که باعث میشود مردم به باشگاه بروند و در نگاه اول، این یک دلیل منطقی برای شروع کار میباشد.
زیرا مگر چه اشکالی دارد که بخواهیم مقداری کاهش وزن داشته باشیم، آن هم در دوره ای که بسیاری از ما دارای اضافه وزن هستیم؟
انگیزه گرفتن از عدد روی ترازو به عنوان تنها معیار ارزیابی موفقیت، راهی خوب برای انگیزه گرفتن برای شروع تمرینات میباشد، اما راهی بد برای حفظ آن انگیزه میباشد.
نه تنها در چنین حالتی از اهمیت ترکیب بدنی (نسبت توده چربی به عضله) غفلت میشود، بلکه باعث میشود تا شما رژیم و ورزش را تنها ابزاری برای رسیدن به هدف خود ببینید.
در این حالت شما تنها از روی عدد نشان داده شده روی ترازو احساس با ارزش بودن یا بی ارزش بودن میکنید. افراد در چنین حالتی اگر اندکی کاهش وزن را روی ترازو شاهد باشند، سپس مابقی روز خود را بدون عذاب وجدان سپری میکنند، اما اگر خدایی نکرده، آنها شاهد عدم کاهش وزن یا حتی افزایش وزن باشند، روز آنها سرشار از خود خوری و بیزاری از خود میشود.
به علاوه، هنگامی که هدف شما تنها رسیدن به یک وزن خاص باشد، بیش از حد در مورد اثرات شگفت انگیز آن روی فرم بدنی خود رویا بافی میکنید و زمانی که به آن انتظاراتی که داشتید نرسید یا بیش از حد رسیدن به آن طول بکشد، به شکل اجتناب ناپذیری انگیزه شما افت میکند و حتی ممکن است کاملا انگیزه شما از بین برود.
حتی هنگامی که بسیاری از مردم به وزن مورد نظر خود میرسند، آنها به سرعت انگیزه خود در زمینه حفظ وزن جدید را از دست میدهند، زیرا آنها قبلا به هدف خود رسیده اند و دیگر دلیلی نمیبینند که بازی را ادامه دهند.
اگرچه اکثر مردم میگویند که میخواهند کاهش وزن داشته باشند، اما چیزی که واقعا آنها منظورشان است کاهش چربی بدن است، زیرا مطمئنا کسی نمیخواهد عضلاتی که به سختی به دست آورده اند را به کلی از دست بدهند.
اگر در انجام تمرینات با وزنه مبتدی باشید، در صورت انجام صحیح آن به احتمال زیاد میتوانید در دوره مبتدی خود هم عضله سازی کنید و هم چربی سوزی. در این حالت اگر معیار ارزیابی موفق شما تنها ترازو باشد، پس در اینجا با یک ناامیدی بزرگ روبرو خواهید شد.
برای مثال یک مرد ۲۰۰ پوندی با چربی ۲۰% را در نظر بگیرید که عضله خاصی هم ندارد. اگر بعد از ۶ ماه تمرین با وزنه مناسب، او بتواند چربی بدن خود را به ۱۵% کاهش و مقدار زیادی عضله سازی کند، وزن جدید او کم و بیش برابر با همان وزن قبل از شروع تمریناتش میباشد، اما ترکیب بدنی او به کلی متفاوت میشود.
اگر شما نیز در چنین حالتی باشید و تنها مقیاس ارزیابی شما ترازو باشد، پس به احتمال زیاد انگیزه خود را از دست خواهید داد و تسلیم خواهید شد.
زیرا در این حالت گمان میکنید که رژیم تان تاثیر گذار نبوده است. اما اگر یک نگاه در آینه به خود بیاندازید میبینید که در واقع تغییر بسیار زیادی در شما حاصل شده است.
هنگامی که شما مفهوم ترکیب بدنی (رابطه بین میزان چربی و میزان عضله موجود در بدن) را درک کنید، سپس در خواهید یافت که عدد روی ترازو به هیچ وجه مقیاسی خوب برای ارزیابی پیشرفت نمیباشد و سپس میتوانید به شکل آگاهانه تر، کارامدتر و موثرتر اهداف آینده خود را تعیین کنید.
اگرچه ترکیب بدنی موضوع مهمی میباشد، اما عمدتا یک هدف بیرونی میباشد.
اگرچه تحت نظر قرار دادن ترکیب بدنی خوب میباشد، شما همچنین باید روی حسی که بدنتان هنگام ورود به باشگاه دارد نیز تمرکز ببینید.
ببینید آیا در طول انجام تمرینات انرژی بیشتری دارید؟
میتوانید تکرارها و وزنههای تمرینی را افزایش دهید؟
آیا از چالش لیفت کردن وزنههای سنگین لذت میبرید؟
این دستاوردها چیزهایی هستند که شما باید آنها را جشن بگیرید، زیرا آنها جنبه لذت بخش درونی تمرینات هستند. چه کسی اهمیت میدهد که عدد روی ترازو پایین است یا بالا، یا از هفته پیش تغییری نکرده است، اینکه هنگام استفاده از بدنتان چه حسی دارید مهم میباشد.
اکنون فکر کنید هنگام نزدیک شدن به هالتر برای ثبت یک رکورد شخصی چه احساسی دارید : حس هیجان پیشرفت بیشتر، تقویت ذهنی، تمرکز، فشار یا پیش بینی عملکرد.
لذت بردن از چالش تمرین کردن یکی از بهترین راه هایی است که شما میتوانید مطمئن باشید که مسیر فیتنس تان مستمر ادامه خواهد داشت.
خلاصه : هیچگاه از وزن بدن برای ارزیابی موفقیت خود استفاده نکنید. به جای آن، برای اندازه گیری میزان پیشرفت خود، ترکیب بدنی را تحت نظر داشته باشید و مهم تر از آن، همچنان که به بدنی فیت تر میرسید، باید ببینید که چه حسی در طول تمرینات خواهید داشت.
انگیزه ۲ : میخواهم جذاب تر باشم
یک مشکل بزرگی که در دنیای مدرن امروزی وجود دارد عکسهای بسیار زیادی است که گرفته و به اشتراک گذاشته میشود.
مخصوصا عکسهای قلابی یا دستکاری شده افراد به اصطلاح زیبا و بی نقص.
این عکسها نه تنها باعث شده است که ما در مورد ظاهر خودمان وسواس پیدا کنیم، بلکه در مورد ظاهر دیگران نیز بیش از حد وسواس پیدا میکنیم، که اغلب منجر به عواقب روانی وحشتناکی میشود.
دیدن سیلی از عکسهای بی نقص ساختگی به صورت روزانه در اینترنت باعث شده تا ما از خودمان نفرت پیدا کنیم، و عاجزانه در آرزوی این هستیم که بیشتر شبیه این افراد زیبا، موفق و خوشحال در شبکههای اجتمایی شویم.
با داشتن این حس عدم رضایت از خود، بسیاری از مردم تنها به این دلیل به باشگاه میروند که جذاب تر شوند. آنها اعتقاد دارند که اگر شبیه آن افراد درون شبکههای اجتماعی شوند، از خودشان راضی تر و شادتر خواهند بود. در این حالت دیگر آنها نیازی نیست که به افراد زیبا غبطه بخورند، بلکه اکنون آنها آن فردی هستند که با تصویر زیبای خود دیگران را به شوق میاورند.
بسیاری از این افراد معتقدند که داشتن بدنی بهتر همه چیز را تغییر خواهد داد. گمان میکنند که دیگر در کارشان با مشکلی مواجه نمیشوند، دیگر توسط امیال دست نیافتهشان عذاب نمیبینند یا دیگر خبری از روابط شکست خورده نخواهد بود، زیرا آنها اکنون شکمی شش تکه، بازوانی حجیم و باسنی خوش فرم دارند که در همه جا با آنها همانند یک شاه یا ملکه رفتار خواهد شد.
خواستن ظاهری بهتر چیزی نیست که هیچوقت بتواند رضایتمندی درونی شما را تامین کند، زیرا تنها در حالتی به شما انگیزه میدهد که مدام دیگر افراد شما را ستایش کنند تا تلاشهای شما پیش تان اعتبار پیدا کند.
به دنبال تایید دیگران بودن به این روش ثابت کرده است که میتواند باعث افزایش پریشانی روانی و ایجاد دیگر مشکلات نظیر اضطراب، نگرانی، ترس، خشم، درماندگی، حسادت، احساس گناه، افسردگی و تنهایی شود.
هنگامی که شما تمرکز تان روی داشتن ظاهری خوب باشد، فرصت درک کردن احساس خوب را از دست خواهید داد. خوشبختانه، شما هر زمانی که وارد باشگاه شوید، فرصت احساس این حس خوب را همیشه خواهید داشت.
زمان بودن در باشگاه زمان مقابله با اضطراب ها، ترسها و تصوراتی است که از خود داشته اید و اکنون زمان مقابله مستقیم با آنها است.
ایستادن در مقابل یک هالتر پر از وزنه راهی بسیار خوب برای آزمودن قدرت اراده شما میباشد. برای لیفت کردن چنین وزنه ای شما میبایست هرگونه تردیدی که در مورد خور داشته اید را کنار بگذارید.
هرچه بیشتر در باشگاه حاضر شده و خود را محک بزنید، بیشتر میتوانید مرزهای محدودیت هایی که قبلا برای خود متصور بودید را گسترش دهید و کمتر در مورد دیگر چیزها فکر خواهید کرد و بیشتر خواهید آموخت که از طی کردن این مسیر لذت ببرید.
هنگامی که شما از شر اضطراب، تردید به خود، فکر بیش از حد در مورد نتایج و وسواس در مورد تفکر دیگران راحت شدید، انرژی ذهنی بسیار زیادی را میتوانید صرف کارهایی در زندگی تان کنید که از انجام آن لذت میبرید، نظیر صرف وقت با خانواده، دوستان و لذت بردن از سرگرمی هایتان.
خلاصه : توجه بیش از حد به ظاهرتان را متوقف کنید، جذابیت بیشتر ظاهری هیچگاه از درون نمیتواند شما را ارضا کند. از محک زدن خود در باشگاه و از آزادی ذهنی حاصل از آن لذت ببرید. هنگامی که آموختید چگونه از این فرایند لذت ببرید، نتایج نیز دور از دسترس نخواهند بود.
انگیزه ۳ : میخواهم بهتر از دیگران باشم
ما به شکل فوقالعاده ای در داستان گویی برای خودمان خوب عمل میکنیم.
چه داستان موفقیت در کار باشد و چه داستان مشاجره با پارتنرمان، ما به شکل ماهرانه ای قادریم تا جزئیات را تغییر داده و به شکل گزینشی تنها جزیاتی را به یاد آوریم که منطبق با خط داستانی مورد علاقه ما میباشد.
هنگامی که از ما در مورد انگیزه مان برای ورزش کردن سوال شود، ما سریعا پاسخ هایی بسیار متعادل و دلایلی درونی را ابراز میکنیم، ممکن است بگوییم که از انجام این کار لذت میبریم، یا باعث آرامش ما میشود و از این دست دلایل.
البته این دلایل هم همچنین به شکل زیبایی در قالب همان داستانی است که ما در مورد منطقی بودن برای خودمان میگوییم. اگر انگیزه ما برای انجام کاری ما را فردی خود پسند نشان دهد که میخواهیم بهتر از دیگران باشیم، پس در این حالت بعید است که کسی بخواهد این انگیزه را به راحتی برای دیگران فاش کند.
ما یک اشتیاق ذاتی در ارزیابی خودمان بر مبنای مقایسه با دیگران داریم. اغلب افرادی که ما آنها را با خودمان مقایسه میکنیم، نزدیکترین افراد نیز به ما هستند.
انسانها برای خود دوستانی انتخاب میکنند که از بسیاری جهات مشابه آنها باشند، از جمله سن، هوش، جذابیت فیزیکی و طبقه اجتماعی. اگر دوستان ما در هر کدام از این ویژگیها به شکل قابل توجهی بهتر از ما باشند، ممکن است ما به دلیل وجود چنین دوستانی توجه دیگران را از دست بدهیم. اگر ما از دوستان مان در یکی از این ویژگیها بسیار برتر باشیم، پس آنها توجه دیگران به خود را از دست میدهند و در روابط اجتمایی خود دیگران را پس میزنند.
مشکل در اینجاست که هنگامی که یکی از دوستانمان شروع به جلو زدن از ما میکند، ما کم کم شروع به دیدن او به عنوان یک رقیب میکنیم. ممکن است در این مورد صحبت نکنیم، اما در اعماق وجود مان از دوستان باهوش تر، موفق تر و با جذابیت فیزیکی بیشتر احساس نفرت پیدا میکنیم.
اما مواجهه ما با این مشکل چگونه است؟
ما تمام تلاش مان را میکنیم که این فاصله ایجاد شده بین ما و دوستان مان را کم کنیم و در نهایت به برابری برسیم.
رقابت با دیگر افراد، مخصوصا آنهایی که به ما نزدیک هستند، باعث احساس رضایتمندی درونی در شما نمیشود. در حقیقت، انجام این کار به احتمال بسیار بالا باعث میشود تا شما فردی بسیار ناراحت شوید.
اما چیزی که در اینجا به شما کمک میکند، داشتن مقداری رقابت سالم با خودتان است.
استفاده از یک اصل ساده نظیر اصل اضافه بار شما را تشویق میکند تا در باشگاه رکوردهای شخصی جدیدی را ثبت کنید و سپس برای شکستن آنها به تمرین کردن خود ادامه دهید. همچنین یک فرصت فوقالعاده برای ایجاد تجربه مطلوب نیز برای شما مهیا میشود.
تجربه مطلوب از دیدگاه علمی به موقعیت هایی گفته میشود که شما در آن حس شادی و لذت عمیقی را دارید.
اینگونه لحظات اغلب در شرایط آرامش یا سکون به وجود نمیایند. این لحظات هنگامی که بدن یا ذهن تان در حال نهایت تلاش خود برای انجام کاری سخت یا معنا دار میباشد به وجود میایند. برای مثال، این حس میتواند در لحظه ای که در پایینترین بخش حرکت اسکات هستید در شما ایجاد شود.
قرار دادن هالتر در جایگاه اسکات و تکمیل تکرارهای مد نظر میتواند یکی از بهترین و لذت بخشترین لحظات زندگی شما باشد. این حس میتواند تا جلسه بعدی که شما دوباره تمرین سخت و سازنده خود را شروع کنید ادامه داشته باشد.
اگر نمیتوانید در مقابل دیگران در مورد حسی که دارید صادق باشید، که احتمالا بیشتر شما اینگونه هستید، پس حداقل با خودتان در مورد انگیزههایتان صادق باشید. پشت این دروغ پنهان نشوید که تنها برای لذت بردن ورزش میکنید، در حالی که تنها چیزی که به دنبال آن هستید رقابت و رسیدن به دوستتان است.
یافتن لذت در رقابت با خود چیزی است که باعث میشود تا شما بارها و بارها به باشگاه بروید و تمرینات خود را با تمرکز و اراده انجام دهید. هنگامی که به چنین مرحله ای رسیدید، آن وقت ادعای شما در مورد دوست داشتن باشگاه بیشتر حالت صادقانه و بی ریا پیدا میکند.
خلاصه : تلاش برای بهتر بودن از دیگران را متوقف کنید. تنها کسی که شما باید از او بهتر باشید گذشته خودتان است.
انگیزه ۴ : به دلیل داشتن اندامی مناسب خواهان توجه دیگران به خود هستم
در مارس ۲۰۱۴، در خبرگزاریهای اینترنتی زیادی داستان هایی در مورد یک اختلال ذهنی جدید که تاثیر جهانی داشت به گوش میرسید.
اما نام این اختلال وحشتناک چه بود؟
سلفیتیس.
سلفیتیس شرایطی است که تعریف آن به این شکل است، “ تمایل شدید وسواس گونه فردی از عکس گرفتن از خود و پست کردن آن در شبکههای اجتماعی به عنوان راهی برای جبران کمبود اعتماد به نفس و پر کردن خلعهای احساسی. “
البته اختلال سلفیتیس تنها یک فریب بود، اما چیزی که آن را بسیار قابل باور کرده بود وجود همان رفتارهای توضیح داده شده در مورد این اختلال در جوامع بود.
خود شیفتگی دوباره در حال افزایش است و بر اساس تحقیقات علمی بخشی از دلیلی است که مردم این همه از خود سلفی میگیرند.
همچنین این موضوع مرتبط با جلب توجه دیگران نیز میشود که جزئی مهم از خودشیفتگی میباشد. تلاش افراد برای جلب توجه امروزه بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است.
انسانها تشنه توجه هستند، این جزیی از زندگی گونههای اجتماعی میباشد. در بسیاری از موارد، مهم نیست که میزان توجه به ما چقدر است، بلکه چیزی که مهم است این توجه هر چند بسیار اندک وجود داشته باشد.
ما در مقیاسی کوچک به دنبال کمی شهرت و برتری اجتماعی هستیم زیرا خواهان پذیرش اجتماعی و تایید دیگران هستیم.
این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که داشتن بدنی فوقالعاده میتواند توجه دیگران را جلب کرده و باعث شود تا مردم در مورد شما صحبت کنند. و زمانی که وقتی را در گردهمایی های اجتماعی صرف کنید، مدام از شما تعریف و تمجید میشود و سولات زیادی از شما پرسیده میشود.
مردم میخواهند بدانند که شما چگونه تغذیه و تمرین میکنید و چگونه این قدر با نظم هستید. آنها به دنبال نکته ای، دستورالعملی یا راهکاری از شما هستند و اگر برای هفته بعد به آنها افتخار دهید میخواهند که با شما مقداری تمرین کنند.
بودن در مرکز توجه دیگران حس خوبی دارد، اما آیا این دلیلی کافی برای فیت بودن است؟
احتمالا نه.
تمرکز روی پذیرش اجتماعی یا صرف ساعتهای زیادی در باشگاه تنها به دلیل جلب توجه دیگران از طریق فیت بودن، بعید است که باعث رضایتمندی درونی شما شود.
اگر میخواهید از طریق فیت بودن دیگران را تحت تاثیر قرار دهید این کار را انجام ندهید. هنگامی که تنها تمرکز شما روی پذیرش از طرف دیگران باشد، زمان افتخار کردن به خود و بنابراین پذیرش خود را از دست خواهید داد.
یکی از بهترین چیزها در مورد نتایج حاصل شده در باشگاه این است که نمیتوان این نتایج را خرید یا به عنوان هدیه دریافت کرد. این نتایج تنها از طریق سخت کوشی، نظم و استقامت به دست میایند. دفعه بعد که یک ست سنگین و دشوار را به پایان رساندید، میتوانید به خودتان به دلیل فایق آمدن بر این سختی افتخار کنید. در این حالت تجربه این سختی چنان برایتان اعتیاد آور میشود که همیشه میخواهید بارها و بارها آنها را امتحان کنید.
خلاصه : برای جلب توجه، تحسین و تایید دیگران به دنبال تناسب اندام نباشید. بلکه از آن برای ایجاد اعتماد به نفس و افتخار به خود نسبت به آنچه به دست آورده اید استفاده کنید. این تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.
انگیزه ۵ : با وسواس بیش از حد روی بدنم میخواهم از مشکلاتم فرار کنم
آیا رئیس بسیار سختگیری دارید؟
آیا با همسرتان بحث تان شده است؟
آیا مشکلات مالی باعث بیخوابی شبانه شما شده است؟
بر طبق گفته مقالات فیتنس و خود بهبودی، تنها کافی است یک دوی طولانی مدت داشته باشید و یا یک جلسه تمرین با وزنه پر فشار را انجام دهید.
البته بخشی از این گفته صحیح است، ورزش دارای اثرات عمیق روی سلامت ذهنی میباشد.
تحقیقات نشان داده اند که فعال بودن از لحاظ فیزیکی میتواند باعث افزایش خوشحالی، سلامت ذهنی، کارامدی، عزت نفس، رضایت از زندگی و حالات خلقی شود.
همچنین، میتواند باعث افزایش اعتماد به نفس شود و میتواند به ما در مواجهه با مشکلات زندگی کمک کند و حتی باعث کاهش سطح استرس ما شود.
اما همانند هر چیز دیگر، این مزیتها را نمیتوانید بیش از حد پر رنگ کنید.
به جای استفاده از ورزش به منظور مواجه بهتر با بالا و پایینهای زندگی، بسیاری از مردم از آن به عنوان راهی برای فرار از مشکلات خود استفاده میکنند.
اینگونه افراد با خود میگویند “ بیخیال که زندگیم به هم ریخته است، حداقل شکم شش تکه دارم. “
مشخصا ورزش کردن یک حواس پرتی بهتر از پرخوری، بازیهای ویدئو ای یا تماشای نتفلیکس میباشد، اما همچنان برخی مردم از آن برای فرار از مسئولیت های خود استفاده میکنند.
اگرچه برخیها این بحث را دارند که کمی دوری کردن از فشارهای زندگی هر از چند گاهی چیز خوبی میباشد، اما آیا فرار کردن از مشکلات با انجام یک سرگرمی همیشه بهترین راه است؟
تحقیقات میگویند که همه اینها بستگی به این دارد که چرا شما میخواهید از این مشکلات فرار کنید.
برای مثال، اگر شما خود را در انجام ورزش منظم غرق کنید زیرا آن را به عنوان فرصتی برای رشد خود میبینید و مشخصا میبینید که چگونه روی زندگی شما تاثیر مثبتی دارد، پس در این حالت خوش شانس هستید، نه تنها در اینجا تاثیرات روانی مثبتی را حین انجام تمرینات شاهد خواهید بود، بلکه پس از تمرین نیز این تاثیرات ادامه خواهند داشت.
اما از طرف دیگر، اگر به منظور دوری از مشکلاتی که در ذهن تان سنگینی آن را حس میکنید روی به انجام ورزش منظم آورید، در این حالت نه تنها نمیتوانید منبع ایجاد اضطراب را بلاک کنید، بلکه تاثیرات روانی مثبتی که ورزش در حالت نرمال میتواند در اختیار شما قرار دهد را نیز مختل خواهید کرد.
اگرچه با انجام ورزش نمیتوانید از مشکلات زندگی خود دوری کنید، اما این دلیلی نمیشود که از ورزش کردن نیز دست بکشید، در عوض باید از خود بپرسید که چرا میخواهید تمرین کنید.
اگر برای دوری از تنها ماندن با افکارتان یا پر کردن زمانی که میبایست از آن برای حل و فصل مشکلاتتان استفاده میکردید میخواهید ورزش کنید، پس ورزش در اینجا قرار نیست کمکی به شما کند.
اما اگر میخواهید با استفاده از ورزش انعطاف پذیری و استحکام ذهنی خود را افزایش دهید تا بتوانید با آن بهتر با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کنید، پس در این حالت میتوانید از ورزش مزیتهای بسیار زیادی دریافت کنید.
باشگاه تنها مکانی برای ورزش کردن نمیباشد، بلکه فرصتی است که میتوانید از آن استفاده کرده تا بیشترین مقاومت را در خود ایجاد کنید. باشگاه مکانی است که قدرت ما را محک میزند، ما را قوی بار میاورد و انعطاف پذیری ما در مواجهه با سختیها را افزایش میدهد. اغلب اوقات زمانی بهترین ایدهها و راه حلها به ذهنتان میاید که در یک جلسه تمرینی پر فشار به زانو در آمده اید.
اگر دور و برتان همه چیز در آشوب و به هم ریخته است، داشتن یک روتین همانند تمرین روزانه میتواند چیز خوبی باشد. اگرچه وضعیت هر چیز دیگر در زندگی تان ممکن است نامشخص باشد، اما همیشه میدانید وضعیت تان در مواجهه با یک جلسه سخت بدنسازی چگونه است.
خلاصه : برای پنهان شدن از مشکلات تان روی به تمرین نیاورید. از زمان بودن در باشگاه استفاده کرده و قدرت ذهنی و همچنین فیزیکی خود را افزایش دهید، و از قابلیت ورزش در جهت یک تفکر شفاف تر استفاده کنید. انجام این کار در مواجهه با مشکلات و حل آنها به شما کمک میکند.
جمع بندی در مورد بهترین راه برای با انگیزه شدن
اگرچه کاهش وزن، احساس جذاب تر شدن یا جلب توجه بیشتر پارتنر احتمالی تان ممکن است دلایلی خوب برای رسیدن به تناسب اندام باشند، اما آنها همیشه شما را با انگیزه حفظ نمیکنند.
دیر یا زود، شما نیازمند یک اشتیاق عمیق تر خواهید بود.
قبل از اینکه تمام توجه خود را متوجه چیزی کنید که فکر میکنید میتواند شما را خوشحال کند، زمانی را صرف کرده و فکر کنید که آیا واقعا آن چیز به همان خوبی ای است که به نظر میرسد. اگر دیدید اینطور نیست، ممکن است زمان تجدید نظر باشد، ورزش منظم چه از لحاظ فیزیکی و چه ذهنی میتواند از بی شمار راه به شما کمک کند، اما تنها زمانی که با انگیزههای مناسبی آن را انجام دهید.
درود به شما. سپاس از این همه مطالب آموزنده. در مورد خودم تناسب اندام رو با انگیزه شروع کردم. بعد از 3ماه کلا زده شدم از تمرین. دلم میخواد برم باشگاه ،وقتی میرم نمیتونم تمرین کنم. وقتی نمیرم احساس میکنم به چیز کم دارم.پیشنهاد شما چیه ؟
درود به شما. 4ماه پیش شروع کردم با انگیزه ولی مدتی هست از تمرین زده شدم. دلم میخواد برم باشگاه ولی تمرین نمیتونم بکنم. پیشنهاد چیه؟
دوست عزیز پیشنهاد من اینه که شما عاشق تمرین کردن بشید! مثل یک معتاد که اگر مواد نباشه به هم میریزه! شما باید از چالشهای تمرینی، سنیگی وزنه ها، عرق ریختن، نفس نفس زدن و هر لحظه ای که در باشگاه هستید لذت ببرید اگر تنها به دلیل رسیدن به بدنی خوش فرم و تحت تاثیر قرار دادن دیگران یا گرفتن عکس و از این دست دلایل به باشگاه میخواید برید مطمعنا بعد از زمان کمی خسته میشید! اما وقتی عاشق خود تمرین کردن باشید، مهم نیست کی چی میگه یا حالتون چطوره! در هر صورت باشگاه رو میرید همونطور که یه معتاد در هر حالتی به سراغ مواد میره! فقط و فقط تمرین شما زمانی مستمر ادامه میکنه که از تک تک تکرارها و ست هایی که انجام میدید لذت ببرید و کیف کنید! مثل دکستر جکسون که در ۵۰ سالگی هنوز هم بیخیال نمیشه و مطمعنا تا آخر عمرش هم بیخیال نمیشه! مثل رونی کلمن که حتی با ویلچر هنوز هم باشگاه میره و با این همه درد بیخیال نمیشه! چون این افراد معتاد هستند، معتاد تمرین!