آیزاک ولارده فردی است که گذشته او باعث ایجاد افسردگی و چاقی مفرط در او شد.هنگامی که او تصمیم گرفت مشکلاتش را پشت سر بگذارد و بدنش را تغییر دهد او تبدیل به فردی سلامت،عضلانی و موفق شد.
یک آسیب روحی ناگوار در کودکی باعث شد که زندگی آیزاک کاملا دگرگون شود.او در این باره میگوید “ وقتی من تنها ۹ سال داشتم مورد سو استفاده قرار گرفتم.از آن زمان به بعد تنها تسلی خاطر من خوردن غذا بود. “
مبارزه با آن اتفاق تلخی که برای آیزاک افتاده بود باعث شد که او از کودکی سالم و شاد به یک نوجوان افسرده و بسیار چاق تبدیل شود به طوری که وقتی او وارد دبیرستان شد دارای ۱۱۰ کیلو وزن بود.هرچقدر که سن آیزاک بیشتر میشد او برای مقابله با مشکلات روحی خود روی به مصرف غذای بیشتر میآورد.غذاهای مضر و پر کالری نظیر همبرگر پایه ثابت زندگی او را تشکیل میدادند.او میگوید “ من هیچگاه هیچکس را در مورد مشکلاتم آگاه نمیکردم تا اینکه به دوره بزرگسالی رسیدم.تا زمانی که به من کمک نمیشد تنها تسلی خاطر من مصرف غذا بود.چه من شاد بودم یا غمگین در هر صورت من غذا میخوردم.خوردن غذا تنها راه فرار من بود.غذا خوردن برای من مثل مصرف مواد مخدر بود. “
از دوره ۳۰ سالگی به بعد آیزاک دچار دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و کلسترول و پوکی استخوان شد.تمام مشکلات سلامتی او مربوط به چاقی میشد.اما او با دریافت انگیزههای روحی و ذهنی توانست به خود تکانی دهد و فیزیک بدنی خود را به شکل باور نکردنی تغییر دهد.
داستان زندگی آیزاک از این قرار است :
اتفاقی که برای تو افتاد از نظر ذهنی چه تاثیری روی تو داشت؟
آن اتفاق تلخ تمام دوران کودکی و نوجوانی من را تحت تاثیر خود قرار داد.من هیچگاه با هیچکس بیرون نمیرفتم زیرا مدام به این فکر میکردم که من حتما دارای یک مشکلی هستم.آن زمان همیشه افسرده بودم و مدام فکر خودکشی به ذهنم خطور میکرد.زیرا من دیگر یک فرد عادی نبودم.همانطور که بزرگ شدم و وارد دوران بزرگسالی شدم افسردگی من بدتر شد.غذا خوردن تنها راه فرار من از این مشکلات بود.
و آن اتفاق از لحاظ فیزیکی چه تاثیری روی تو داشت؟
وزن من همیشه دارای نوسان بود.مدت زمانی که در دوران مدرسه ورزش میکردم وزنم کاهش پیدا میکرد و زمانی که مدرسه به اتمام میرسید و دوران تعطیلات فرا میرسید وزن من نیز افزایش پیدا میکرد.در دوران کالج توانستم وزن خود را به ۸۸ کیلو کاهش دهم با وجود اینکه در آن دوران ورزش میکردم باز هم نمیتوانستم وزن خود را ثابت حفظ کنم زیرا نوع تغذیه من صحیح نبود.من هیچگاه به قصد تناسب اندام تغذیه نمیکردم و همین موضوع همه چیز را خراب میکرد.من همیشه برای دوری از مشکلاتم روی به مصرف غذا میآوردم و بیشتر از آنچه که چربی میسوزاندم دوباره چربی به دست میاوردم.
هر سال اوضاع به همین شیوه سپری میشد.هنگامی که سنم از ۳۰ سال گذشت وزن من تقریبا ۱۳۸ کیلو شده بود.در آن مقطع من حتی جرات دیدن خود در آینه را نداشتم.هنگامی که میخواستم دندانهای خود را مسواک بزنم همیشه از آینه فاصله میگرفتم.حتی سر خود را بدون اینکه به آینه نگاه کنم کوتاه میکردم.تحت هیچ شرایطی دوست نداشتم بدن خود را نگاه کنم.از داشتن چنین بدن بد فرمی بسیار شرمسار و ناامید بودم.همه چیز برایم زهر شده بود به همین دلیل تصمیم گرفتم مشکلم را پیدا کنم و تمام تلاش خود را در جهت درست کردن آن به کار گیرم.
چه زمانی توانستی کنترل اوضاع خود را به دست بگیری؟
مردی که به من تجاوز کرده بود در دوران بزرگسالی نیز از طریق فیسبوک سعی در ارتباط با من داشت و این برای من بسیار سخت بود.من از کارم اخراج شدم و همه زندگی من در حال نابودی بود.از لحاظ عاطفی و احساسی من کاملا نابود شده بودم.آن موقع بود که تصمیم گرفتم از کمک دیگران استفاده کنم.من هیچگاه به پدر و مادر خود نگفتم که در کودکی چه اتفاقی برای من افتاده بود.سپس تصمیم گرفتم که همه چیز را به آنها بگویم و آنها به من گفتند که ای کاش زودتر این موضوع را به ما گفته بودی.
من مریض بودم.داشتن این همه اضافه وزن کار را در روز برای من بسیار سخت کرده بود.به دلیل قابلیت تحرک بسیار پایین بدن من هیچگاه قادر نبودم با خانواده وقتی را صرف کنم و با کودکان در حیات خانه بازی کنم.سپس من شروع به ریشه یابی مشکلات کردم و فهمیدم که برای فرار از مشکلات تنها به غذا خوردن روی میآورم تا اوضاع درست شود.
در آن سال من دوستی داشتم که به دلیل مشکلات شدید تنفسی در خواب در گذشت.وزن او حدود ۱۶۳ کیلو بود و تنها ۲ سال از من بزرگتر بود.سپس من نیز احساس کردم با این اوضاع چیزی به پایان زندگی من نیز نمانده است.مطمئن نبودم که چقدر از زندگی من باقی مانده بود اما اگر با آن شرایط به من میگفتند که تو تنها یک یا دو سال وقت بیشتر نداری زیاد تعجب نمیکردم.من مجبور بودم که یک تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کنم.
چه کسی به تو کمک کرد که سلامتی خود را به دست بیاوری؟
من دوستی داشتم که متخصص تغذیه بود و او میدید که من با وضعیت خود مدام مشکل دارم.او برای یک شرکتی کار میکرد که من را در جهت کاهش وزن خود با ارائه مشاوره های غذائی حمایت میکرد.آنها مدام وزن و درصد چربی بدن من را تحت نظر داشتند و به من آموختند که چگونه باید تغذیه داشته باشم.من آموختم که ارزش غذائی مواد غذائی مختلف چگونه میباشد، چگونه وعدههای غذائی خود را طراحی کنم و چگونه از درشت مغذیها برای اهداف خود استفاده کنم.از آن زمان به بعد من دیگر هیچگاه به زندگی قبل خود باز نگشتم.
آن دوستت چه تغییری را در رژیم غذائی تو ایجاد کرد؟
اولین کاری که دوستم کرد این بود که رژیم غذائی با پروتئین بالا را برای من در نظر گرفت.او همچنین به من منابع بهتر کربوهیدراتها و چربیها را معرفی کرد.من اسپانیایی هستم و عادات غذایی ما طوری است که مدام از کربوهیدراتها و چربیهای بد استفاده میکنیم و پروتئین نیز به میزان بسیار کمی در رژیم غذائی ما یافت میشود.دوستم به من آموخت که چطور باید از درشت مغذیها برای ایجاد تعادل در رژیم غذائی استفاده کنم.
این رژیم در مقایسه با رژیم قبلی خودت چه فرقی داشت؟
من قبلا عادت داشتم که در طول روز به خود گرسنگی دهم و در شب ناگهان ۳۵۰۰-۴۵۰۰ کالری مصرف میکردم.رژیم غذائی من به این شکل بود.در ابتدا در محل کار یادم میاید که هنگامی که پشت میز مینشستم گریه میکردم زیرا مدام هوس همبرگر و دیگر غذاهای مضر را داشتم.
بعد از اینکه رژیم غذائی خود را تغییر دادم در روز ۷ وعده غذائی مصرف میکردم.خوردن یک وعده غذائی کوچک هر ۲-۴ ساعت یک بار باعث شد که من هوس خوردن غذاهای مضر از ذهنم بیرون رود زیرا هرگز گرسنه نمیشدم.اکنون حتی هنگامی که میخواهم از یک وعده غذائی تقلبی استفاده کنم که میزان آن نیز بسیار کم میباشد بدنم نسبت به چربیها و کربوهیدراتهای بد موجود در غذا واکنش نشان میدهد.
رژیم غذائی تو اکنون به چه شکل میباشد؟
رژیم غذائی من اکنون به شکل زیر میباشد :
وعده ۱ : قبل از تمرین
نصف پیمانه جو دو سر
۱ اسکوپ پودر پروتئین (DYMATIZE ISO-100)
وعده ۲ : بعد از تمرین
نصف پیمانه سبزیجات
۱ عدد تخم مرغ کامل
نصف پیمانه سفیده تخم مرغ
۲ انس گوشت بدون چربی (مرغ، ماهی، گوشت و دیگر منابع)
نصف یک عدد گریپ فروت
۱ انس بادام
وعده ۳
۱ اسکوپ پودر پروتئین (DYMATIZE ISO-100)
نصف پیمانه مارچوبه
۲ قاشق غذا خوری کره بادام
وعده ۴
۵-۶ انس گوشت بدون چربی (مرغ، ماهی، گوشت و دیگر منابع)
نصف پیمانه سبزیجات
۱۲ عدد بادام
وعده ۵
۵-۶ انس گوشت بدون چربی (مرغ، ماهی، گوشت و دیگر منابع)
نصف پیمانه مارچوبه
۱ انس بادام
وعده ۶
۶-۸ انس گوشت بدون چربی (مرغ، ماهی، گوشت و دیگر منابع)
۱ پیمانه سبزیجات
نصف یک عدد گریپ فروت
۱۲ عدد بادام
وعده ۷
۶-۸ انس سینه مرغ
نصف پیمانه سبزیجات
۱۲ عدد بادام
آیا از مکملی نیز استفاده میکنی؟
هنگام صبح من از ۲ عدد مولتی ویتامین، کلسیم، پتاسیوم و ۲ عدد کپسول (milk thistle) مصرف میکنم.
چگونه توانستی بدنی عضلانی و بدون چربی برای خود بسازی؟
اولین کاری که من مجبور بودم انجام دهم این بود که پیاده روی کنم.از آنجا من یک برنامه هوازی کارامد برای خود طراحی کردم.من همچنین از تمرینات با وزنه برای افزایش سرعت متابولیسم و چربی سوزی بهره بردم.دوستم همچنان که رژیم غذائی من را متعادل میکرد برنامه تمرینات با وزنه من را نیز تهیه میکرد.تمرکز ما بر افزایش قدرت و استفاده از تمرینات هوازی به منظور افزایش قدرت قلب من بود و تنها برای کاهش وزن کار نمیکردیم.
برنامه تمرینی تو اکنون چگونه میباشد؟
روز ۱ : پا و شکم
اسکات هالتر (۵ ست با ۵ تکرار)
جلو پا دستگاه (۴ ست با ۱۵-۲۰ تکرار)
پشت پا دستگاه نشسته (۵ ست با ۵ تکرار)
کشاله دستگاه (۲ ست با ۲۰-۲۵ تکرار)
پرس پا (۵ ست با ۵ تکرار)
کرانچ شکم دستگاه (۴ ست با ۱۵ تکرار)
لیفت سیمکش ایستاده (۴ ست با ۱۰-۱۲ تکرار)
کرانچ با شیب منفی (۴ ست با ۲۵ تکرار)
زیرشکم پا صاف خوابیده (۴ ست با ۲۵ تکرار)
پله نوردی دستگاه (۴۵ دقیقه)
روز ۲ : پشت، پشت بازو و شکم
زیربغل قایقی سیمکش (۵ ست با ۵ تکرار)
بارفیکس (۴ ست با ۱۵ تکرار تا ناتوانی)
لت سیمکش دست جمع مچ برعکس (۴ ست با ۱۰ تکرار)
ددلیفت (۵ ست با ۵ تکرار)
زیربغل سیمکش ایستاده دست صاف (۵ ست با ۵ تکرار)
دیپ دستگاه (۲ ست با ۲۰ تکرار تا ناتوانی)
پشت بازو هالتر خمیده خوابیده (۵ ست با ۵ تکرار)
پشت بازو سیمکش از پشت (۵ ست با ۵ تکرار)
چرخش پهلو هالتر ایستاده (۴ ست با ۲۵ تکرار)
کرانچ دستگاه (۴ ست با ۱۵ تکرار)
کرانچ زیرشکم معکوس خوابیده (۴ ست با ۲۵ تکرار)
پلانک از جانب (۴ ست با ۲۵ تکرار)
پله نوردی دستگاه (۴۵ دقیقه)
روز ۳ : استراحت
روز ۴ : پا و شکم
جلو پا دستگاه تک پا (۳ ست با ۱۰-۱۲ تکرار برای هر پا)
اسکات هالتر قدرتی (۵ ست با ۵ تکرار)
پشت پا دستگاه نشسته تک پا (۵ ست با ۵ تکرار)
کشاله دستگاه (۴ ست با ۱۵ تکرار)
ساق پا ایستاده (۲ ست با ۲۵ تکرار)
کرانچ شکم دستگاه (۴ ست با ۱۵ تکرار)
لیفت کردن سیمکش (۴ ست با ۱۰-۱۲ تکرار برای هر طرف)
کرانچ با شیب منفی (۴ ست با ۲۵ تکرار)
زیرشکم خوابیده پا صاف (۴ ست با ۲۵ تکرار)
پله نوردی (۴۰ دقیقه)
روز ۵ : سینه، جلو بازو و شکم
شنا (۴ ست با ۱۵ تکرار) – دست جمع، دست باز و معمولی
پرس سینه هالتر (۵ ست با ۵ تکرار)
پرس زیرسینه هالتر (۵ ست با ۵ تکرار)
پرس بالا سینه دمبل (۵ ست با ۵ تکرار)
کراس اور (۴ ست با ۱۲-۱۵ تکرار)
جلو بازو دمبل روی میز شیب دار (۵ ست با ۵ تکرار)
جلو بازو هالتر خمیده ایستاده (۵ ست با ۵ تکرار)
جلو بازو چکشی (۴ ست با ۱۲-۱۵ تکرار)
چرخش پهلو هالتر ایستاده (۴ ست با ۲۵ تکرار)
کرانچ شکم دستگاه (۴ ست با ۱۵ تکرار)
زیرشکم روی میز شیبدار معکوس (۴ ست با ۲۵ تکرار)
پلانک جانب (۴ ست با ۲۵ تکرار)
پله نوردی (۴۵ دقیقه)
روز ۶ : سرشانه و شکم
پرس سرشانه هالتر نشسته (۵ ست با ۵ تکرار)
نشر جانب دمبل به نشر از جلو دمبل به صورت متناوب (۵ ست با ۵ تکرار)
نشر خم روی میز شیبدار (۴ ست با ۱۵ تکرار)
نشر از جلو با صفحه وزنه (۵ ست با ۵ تکرار)
کشش سیمکش از جلو (۵ ست با ۵ تکرار)
دمبل شراگ ایستاده (۵ ست با ۵ تکرار)
شکم کرانچ دستگاه (۴ ست با ۱۵ تکرار)
لیفت سیمکش از جانب (۴ ست با ۱۰-۱۲ تکرار از هر طرف)
کرانچ روی میز شیبدار (۴ ست با ۲۵ تکرار)
زیرشکم خوابیده پا صاف (۴ ست با ۲۵ تکرار)
روز ۷ : استراحت
مترجم : حسام رضایی
بسیار مفید