لاغر شدن و لاغر ماندن امروزه بیشتر از آنکه برای تندرستی باشد،مُد شده و اغلب افراد نیز برای مانکن شدن دست به هر کاری می زنند از خوردن خیلی کم گرفته تا حذف یک وعده غذایی.شاید حذف یک وعده غذایی به نظر کسی که می خواهد وزنش را کم کند؛ روش درستی بیاید،اما از نظر متخصصان تغذیه مبنای علمی ندارد و کاملا مردود است.
نمی خورم که لاغر شوم
هیچ یک از متخصصان تغذیه حذف یک وعده غذایی را برای کاهش وزن توصیه نمی کنند و هر سه وعده باید در سبد غذایی افراد وجود داشته باشد.
هر وعده غذا برای هضم و جذب در اثر فعالیت دستگاه گوارش مقداری انرژی لازم دارد.که با حذف یک وعده این مقدار انرژی مصرف نمی شود.فرض کنید فردی صبحانه نخورد، طبعا ظهر که بشود،گرسنگی اش نسبت به زمانی که صبحانه می خورد، شدیدتر است. بنابراین خیلی تند و با عجله غذا می خورد و از طرف دیگر چون اشتیاق زیادی برای خوردن دارد بیشترو بیشتر می خورد.یعنی کل غذایش را در مدت کوتاهی خورده است که این کار ضمن اینکه امکان عوارض گوارشی مثل نفخ و … را افزایش می دهد باعث می شود پیش از آنکه احساس سیری کنیم مقدار غذای بیشتری بخوریم.برای رسیدن پیام سیری به مغز، از زمانی که لقمه اول را به دهان می گذاریم حداقل ۲۰ دقیقه وقت لازم است…برای همین.خیلی ها اول سالاد میخورند و بعد پیش غذا و با این روش غذا خوردن را طولانی میکنند تا غذای بیشتری نخورند و در نتیجه کالری بیشتراز نیاز نخورند که مازاد آن به به چربی تبدیل شده و و ذخیره می شود.یک ایده ای داریم که میگوید بخوریم ولی لاغر شویم.باید لذت خوردن را حس کرد؛اما بسیاری از مردم درست عکس این موضوع عمل می کنند و مثلا از صبحانه شان می زنند.نکته ای که در مشکل جهانی چاقی با آن روبرو هستیم، تنها خوردن نیست . نوع غذایی که می خوریم و اینکه برای مثال چقدر در روغن غوطه ور شده است؟ یا چقدر از روغن مرغوب استفاده شده؟ آیا از سلامت غذا مطمئن هستیم؟ هم در این مورد مهم هستند.
اینها را گفتیم تا به اینجا برسیم که اگر فردی سرخود و برای کاهش وزنش یک وعده غذایی اش را حذف کند و بخواهد در وعده بعدی جبران کند،علاوه بر اینکه سلامت جسمی اش در مخاطره قرار می گیرد،دوباره وزن گرفته و چاق می شود.
بعضی ها هستند که غذا نمی خورند اما ریزه خواری می کنند یا بیسکوییت می خورند که این مواد از نظر این افراد غذا محسوب نمی شوند.یا مثلا به اتاق دوستش می رود و می بیند روی میزش چند خرما است و دو تا برمی دارد و می خورد؛اما این را غذا حساب نمی کند در حالیکه جز غذا محسوب می شود و با اینکه یک وعده را حذف کرده ،اما با این پراکنده خواریها دوباره اصافه وزن پیدا می کند.با حذف هر عده غذایی در روز فرد تمرکزش را از دست داده و زود خسته می شود.با احساس خستگی و بروز سردرد نمی تواند کارهایش را به دقت انجام بدهد و کارایی مناسبی ندارد.
به علاوه چون با حذف وعده ها حجم و تنوع مواد غذایی که در یک روز مصرف می شود کم می شود ممکن است در درازمدت در معرض آسیب های ناشی از کمبود مواد غذایی قرار گیرد.کمبودهای مواد مغذی تاثیرات مختلفی بر اندام های مختلف دارد مثلا کمبود ویتامین آ ممکن است فرد را دچار مشکلات پوستی و چشمی کند.
من نمیخورم،اما سرحالم
برخی افراد مدعی هستند که در روز وعده ناهار یا شام یا صبحانه شان را نمیخورند و همیشه هم شاداب و سلامت هستند و صرفا با خوردن نسکافه و بیسکوییت و قهوه سلامتشان را حفظ کرده اند.اما من فکر نمیکنم چنین چیزی ممکن باشد و تازه فرد سالم وسلامت هم باشد. سلولهای بدن نیازهای مختلفی دارد و از طریق ویتامینها و مواد غذایی مختلف باید نیازشان را تامین کنند.بنابراین در بلند مدت، جسم فردی که از چنین رژیمی در طول روز برخوردار است،دچار فرسودگی شده و کمبودهای مختلفی ازنظر نیاز به مواد مغذی موجود در گوشت و حبوبات وغیره متوجه بدن این فرد میشود.بنابراین ازا نواع ماده غذایی حتما باید در سبد غذای هرفردی وجود داشته باشد.نکته ای که ژاپنیها هم به آن اشاره می کنند ومی گویند که هر روز ۶ نوع ماده غذایی بخورید.حتی اگر مقدار کمی کنجد روی نان وجود دارد،با اینکه کم است اما قطعا بدن خواص غذایی کنجد را میگیرد.
حالاکه حذف کردم چه کنم؟
در وهله اول و بعد از حذف یک وعده غذا اینگونه افراد باید ببینند که وزنشان کم شده یا نه؟ آیا از این وضعیت احساس رضایت می کنند؟آیا عوارضی همچون سردرد و حالت تهوع نداشته اند؟اگر شخص این مشکلات را داشت،معلوم میشود که کارش اشتباه بوده است.
اما حتما باید به متخصص مراجعه کنند و نمیتوان رژیم خاصی برای کسانی که یک وعده غذاییشان را حذف کرده اند، تجویز کرد؛ چون اشخاص ویژگیهای جسمی متفاوتی دارند.
منبع : اسپرت فور آل