در این مقاله از زبان اسطوره بدن سازی آرنولد شوارتزنگر ۶ دلیل حیاتی موفقیت وی را برای شما آماده کرده ایم.در این مقاله آرنولد میگوید که چطور با استفاده از این ۶ قانون در تمام زمینههای زندگی خود به موفقیت دست یافته است.در ادامه مقاله از زبان خود آرنولد با ما همراه باشید :
من همیشه با قوانین خود زندگی و رقابت میکنم.همیشه وقتی که به دنبال اهداف بلند پروازانه خود در زمینه بدن سازی، بازیگری و سیاست بودم تنها با یک جواب از طرف افراد مختلف روبرو میشدم و آن هم این بود که تو نمیتوانی به این اهداف برسی.من همیشه با این تردیدها و حواس پرتیها در طول زندگی خود مواجه بودم ولی همیشه سعی میکردم تا آنها را مدیریت و از سر راه خود بردارم.
مردم همیشه از من میپرسند که تو چگونه توانستی به این موفقیتها دست یابی؟چگونه یک فردی که حتی زبان او غیر انگلیسی میباشد توانست در سینما ستاره شود یا قهرمان مهمترین رقابتهای بدن سازی شود یا بتواند فرماندار یکی از بزرگترین ایالات آمریکا شود؟جواب ساده است.من از ۶ قانونی که در ادامه میگویم تبعیت کردم و موفق شدم.من همیشه اطمینان کامل داشتم که به اهداف خود خواهم رسید و برای اینکه به مردم بفهمانم که در مورد من اشتباه میکنند نهایت تلاش خود را انجام میدادم.
همانند بسیاری دیگر از بدن سازان زمان خودم من هم برای رسیدن به موفقیت بسیاری از قوانین عرف جامعه را شکستم.کارهایی انجام میدادم که بسیاری دیگر از افراد حاضر به انجام آن نبودند.همیشه سخت تر از دیگران تمرین میکردم.اکنون که کارهای بسیار زیادی را انجام دادهام دوست دارم که تجارب خود را در اختیار مردم جهان قرار دهم تا آنها نیز استفاده کنند.از این قانونها پیروی کنید تا موفقیت نیز شما را دنبال کند :
۱) به خود اعتماد داشته باشید
شما باید برای خود یک آینده کامل را تصور کنید نه آنچه که پدر و مادرتان برای شما در نظر گرفتهاند.من از همان زمان کودکی میدانستم که تنها چیزی که برای من مهم است قهرمانی در مهمترین رقابتهای بدن سازی میباشد.همیشه میخواستم که بزرگترین بدن ساز دنیا شوم و تنها به دست آوردن یک عنوان قهرمانی برای من کافی نبود بلکه میخواستم به بزرگترین بدن ساز تاریخ این رشته تبدیل شوم.
اما پدر و مادر من آینده دیگری را برای من متصور شده بودند.آنها میخواستند که من هم همانند پدرم یک افسر پلیس شوم و با دختری به نام هیدی ازدواج کنم و چند تا بچه هم داشته باشم.اما من میخواستم که از اتریش خارج شوم و به آمریکا نقل مکان کنم و تبدیل به قهرمان بدن سازی شوم.من به این تصمیمی که گرفته بودم به شدت ایمان و اعتماد داشتم و سرانجام به دنبال آن رفتم.به خود اعتماد داشته باشید، آینده خود را متصور شوید و برای آن سخت تلاش کنید.هنگامی که شما به یک تصور قوی از آینده خود دست یابید خواهید دید که برای به دست آوردن آن از هیچ تلاشی دریغ نخواهید کرد.
۲) برخی از قوانین را بشکنید
فرانکو کولومبو یک بدن ساز کوتاه قد بود.در آن زمان همه میگفتند که او هیچگاه نخواهد توانست قهرمان جهان شود.قوانین و عرف جامعه آن زمان میگفت که تنها افراد بلند قامت و بسیار عضلانی میتوانند عنوانهای بزرگ را به دست آورند.اما فرانکو توانست همه این قوانین را زیر پا بگذارد.او تبدیل به یک اسطوره شد.فرانکو توانست سه بار قهرمان مستر یونیورس شود.سپس قهرمانی جهان و حتی توانست دو بار قهرمانی مستر المپیا را از آن خود کند.
من نیز همین کار را کردم.همه مردم به من میگفتند که تو نمیتوانی بازیگر شوی.قوانین و عرف جامعه اینطور میگفت که یک خارجی که دارای لهجه میباشد نمیتواند به عنوان نقش اول یک فیلم ظاهر شود.در آن زمان من به کلاسهای بازیگری رفتم و روی لهجه خود به شدت تمرین کردم.به سختی تلاش کردم و توانستم به عنوان نقش اول فیلم ایفای نقش کنم.
۳) از شکست نترسید
هنگامی که شکست میخورید همیشه میتوانید برخیزید.شما مجبور به ریسک کردن هستید.هنگامی که ریسک پذیر نباشید هیچگاه نمیتوانید رکوردی را جابجا کنید.اگر شما میتوانید ۴۰۰ پوند را پرس کنید و خواستار این هستید که ۴۲۰ پوند را پرس کنید اما از شکست میترسید پس شما هیچگاه حتی تلاشی در این باره نیز نخواهید کرد که ببینید اصلا میتوانید این کار را انجام دهید یا نه.آرامش خود را حفظ کنید و از شکست نترسید.بازنده کسی است که هنگام شکست خوردن دیگر تلاشی برای برخواستن و تلاش مجدد نمیکند و برنده کسی است که هنگام شکست دوباره برمیخیزد و به مسیر خود ادامه میدهد.از شکست اصلا نترسید.هر کسی در هر نقطه از این جهان شکست میخورد.از دنبال کردن اهداف خود هراسی نداشته باشید.
۴) به افرادی که همیشه نه میگویند بی توجه باشید
اگر من قرار بود به حرف اینگونه افراد گوش دهم احتمالا الان در همان اتریش و در کوههای آلپ مشغول آواز خواندن بودم.هنگامی که تنها ۱۵ سال داشتم و به مردم میگفتم که میخواهم قهرمان بدن سازی شوم آنها بلافاصله میگفتند که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.غیر ممکن است.آنها میگفتند که بدن سازی یک ورزش مخصوص آمریکائیها است.در اتریش تو میتوانی به ورزشهایی نظیر اسکی، دوچرخه سواری یا حتی دو و میدانی بپردازی ولی اصلا فکر اینکه قهرمان بدن سازی شوی را از سرت بیرون کن.
اما میدانید من چکار کردم؟ به هیچ عنوان به حرفهای آنها توجه نکردم.به آمریکا نقل مکان کردم و سرانجام توانستم به قهرمانی رشته بدن سازی دست یابم.هنگامی که میخواستم برای فرمانداری کالیفرنیا نامزد شوم بسیاری میگفتند که تو نمیتوانی.تو اول باید از منسبهای پایین تر و کوچکتر شروع کنی و شاید بعد از چند سال کار کردن بتوانی فرماندار کالیفرنیا شوی.اما من با خود میگفتم که همه این حرفها پشیزی ارزش ندارد.من تنها شوق خدمت به مردم را در خود احساس میکردم و میخواستم به آنها کمک کنم.سرانجام من نامزد فرمانداری شدم و دو ماه بعد تبدیل به فرماندار کالیفرنیا شدم.
۵) با شدت هر چه تمام تر تلاش کنید
من از اینکه اکثر مردم میگویند که زمان کافی برای تمرین کردن را نداریم به شدت متنفرم.این حرف از دیدگاه من بسیار غیر عقلانی میباشد.شما ۲۴ ساعت در یک روز فرصت در اختیار دارید.اگر فرض کنیم ۶ ساعت آن را خواب باشید ۱۸ ساعت دیگر باقی میماند.سر کار رفتن و مشغله کاری به طور تقریبی ۸-۱۰ ساعت را از شما میگیرد.با این حال باز هم ۱۰ ساعت وقت برای شما باقی میماند.آیا باز هم میخواهید بگویید که زمان کافی برای تمرین ندارم؟
تفریح کردن، رسیدگی و توجه به خانواده و وقت گذراندن با دوستهای خود را نیز اگر در این ۱۰ ساعت در نظر بگیرید یعنی باز هم ۳۰-۴۵ دقیقه در یک روز برای شما وقت خالی باقی نخواهد ماند؟!!!این میزان حداقل زمان تمرین میباشد.به شما قول میدهم اگر بخواهید میتوانید این زمان را برای خود مهیا کنید.شما در روز ۲۴ ساعت زمان دارید پس زمان تمرینات خود را محدود به زمان خاصی نکنید.به شدت تمرین کنید.هیچ فردی بدون سخت کوشی تا کنون به هیچ موفقیتی دست نیافته است.هیچ راه میان بری وجود ندارد.به شدت تلاش کنید و میبینید که چطور به اهداف خود خواهید رسید.
۶) به دیگران کمک کنید تا دیگران نیز به شما کمک کنند
هر کدام از ما به هر موقعیتی که رسیدیم بدون کمک دیگران نبوده است.همه ما در طول زندگی از کمکهای دیگران بهره برده ایم.هیچ کاری نیست که خود ما به تنهایی انجام داده باشیم.هر کاری که من در طول زندگی انجام دادم و به هر موفقیتی که رسیدم تنها با کمک بسیار زیاد افرادی بود که همیشه به من کمک میکردند.
از آنجایی که همیشه آنها من را کمک میکردند من نیز موظف هستم که به آنها کمک کنم.به همین دلیل است که من در زمینههای مختلف به دیگر افراد کمکهای در حد توان خود میکنم.من همیشه خواستار یک محیط زندگی با هوای سالم و تمیز هستم و همیشه سعی من بر این بوده است تا در آینده بیشتر از انرژیهای پاک استفاده کنیم تا جهانی را که به نسل کنونی ارث رسیده است به شکلی خوب و قابل قبول به نسل بعد واگذار کنیم.
همه ما باید به دیگران کمک کنیم.میلیونها کودک هستند که نیاز به کمک دارند.آنها از خانوادههایی هستند که معمولا پول مورد نیاز برای تحصیل فرزندانشان را ندارند.باید همه ما کمک کنیم تا آنها نیز با سواد شوند.باید کاری کنیم که همه مشتاق به ورزش کردن شوند.به سازمانهایی که مربوط به امور کودکان بی سرپرست میباشد مراجعه کنید و کودکی را در آغوش بگیرید، یک مدال به دور گردن او بیاندازید و بگویید که تو برنده هستی!ما به تو اعتقاد کامل داریم!ما دوستت داریم و به تو اهمیت میدهیم.
هر کاری هر چند کوچک برای خدمت به مردم خود انجام دهید.خواهید دید که همین کمکها در آینده باعث موفقیت شما خواهند شد.
چقدر قشنگ بود حرفاش🥰🥰